نوشته شده توسط : nahal

 

 
 

هارون الرشید به بهلول گفت : (مى خواهم كه روزى تو را مقرر كنم ، تا فكرت آسوده باشد) بهلول گفت : (مانعى ندارد، ولى سه عیب دارد:

اول : نمى دانى به چه چیزى محتاجم ، تا مهیا كنى .
دوم : نمى دانى چه وقت مى خواهم .
سوم : نمى دانى چقدر مى خواهم .
ولى خدا اینها را مى داند؛ با این تفاوت كه اگر خطایى از من سر بزند، تو حقوقم را قطع خواهى كرد، ولى خداوند هرگز روزى بندگانش را قطع نخواهد كرد.)




:: بازدید از این مطلب : 1948
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : 20 مرداد 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: